انقلاب پرینترهای سه بعدی، عنوان اولین مقالهای است که در سایت دیمانسه به آن پرداختند . تاکید دیمانسه در این مطلب بر این موضوع است که پرینترهای سه بعدی اگر هم قرار باشد تغییری ایجاد کنند، این تغییر فراتر از چیزی است که رسانهها به ما میگویند. راستش آدرس محل وقوع این تغییرات هم اشتباهی است. تکنولوژیهای پیچیده و پیشرفته پرینت سه بعدی که توسط شرکتهای بزرگ به کار میرود میتواند فرآیندهای آنها را کمی بهتر و بهینهتر کند. اما تغییر اصلی با همین پرینترهای ساده رومیزی و از کارگاهها و خانههای مصرفکنندگان عمومی شروع خواهد شد. تغییری که بر بستر تکنولوژیهای دیجیتال نوین شکل گرفته و ما از آن با عنوان جنبش خلاق یا Makers Movement نام میبریم.
اگر امروز از یک نفر بخواهید لیستی از ۵ تکنولوژی مهم دنیا که آینده ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد تهیه کند، به احتمال زیاد در این لیست چاپ یا پرینت سه بعدی هم خواهد بود.
مهم نیست روزانه با این تکنولوژی سرو کار دارید یا نه. به احتمال زیاد شما هم به مقالات متعددی که دستاوردهای پرینت سه بعدی را معرفی میکنند برخوردهاید. کارهایی که بیشتر به معجزه شبیه است تا محصولات ساخته شده به دست انسان. موتورهای موشک پرینت شده، چاپ بافتهای مختلف بدن انسان، ساخت ابراتوموبیلها و موارد دیگر.
از طرف دیگر وقتی که در سایتهای مرتبط با این حوزه میچرخید متوجه میشوید که تقریبا تمامی آنها از موضوعات مشابهی صحبت میکنند. انواع تکنولوژیهای موجود، موادی که میتوان چاپ کرد و مواردی از این دست.
اما بیشتر وقتها، یک سری موضوعات مهم در این میان گم میشود و کمتر کسی به آنها میپردازد. یکی از این سوالات مهم این است که تکنولوژی پرینت سه بعدی یا چاپ سه بعدی (۳dprinting) چطور میتواند دنیای اطراف ما را متحول کند؟ اگر این تکنولوژی آنقدرها که میگویند مهم است، دنیای ما با آن به چه شکلی در خواهد آمد؟
یکی از دلایلی که کمتر به سوالاتی از این دست پرداخته میشود سهل ممتنع بودن آن است. معلوم است که پرینترهای سه بعدی قرار است انقلابی به راه بیندازند و هر کسی میتواند این را تشخیص بدهد. اما وقتی که میخواهیم این تغییرات را با جزئیات بیشتر توضیح بدهیم متوجه میشویم آنقدرها هم کار سادهای نیست.
باید در نظر داشت که بخشی از این مشکلات به خود پرینترهای سه بعدی باز میگردد. کسانی که با این حوزه آشنایی دارند میدانند که هزینه تولید محصول به این روش درمقایسه با روشهای دیگر بسیار بالا است و سرعت پرینترهای سه بعدی موجود در بازار هم اغلب قابل مقایسه با روشهای دیگر تولید نیست. به همین دلیل وقتی صحبت از انقلاب صنعتی پرینترهای سه بعدی میشود فکر میکنیم که اشتباه شنیدهایم. اگر انقلابی هم در کار باشد باید توسط پرینترهای فوق پیشرفته که در انحصار شرکتهای بزرگ است صورت گیرد.
آخر این دستگاههای کوچک و به نسبت ارزان دوست داشتنی که صدای شبیه به ربات میدهند و بیشتر شبیه به یک اسباب بازی هستند چطور میخواهند دنیای ما را تغییر دهند؟
همه این موارد دست به دست هم داده تا چیزی به اسم انقلاب پرینترهای سه بعدی و پتانسیل بالای روشهای ساخت و تولید افزایشی چیزی بسیار مبهم و شبیه رویا باشد. چیزی که بیشتر به درد سرگرمی میخورد تا انجام کارهای واقعی و ایجاد تغییر و تحول.
با توجه به موارد گفته شده قصد داریم در این مقاله به دنبال پاسخی برای این سوالها بگردیم و ببینیم که آیا تکنولوژی پرینت سه بعدی و دیگر تکنولوژیهای مشابه و وابسته به آن، توان ایجاد تغییر در جهان اطراف ما را دارند؟ و اگر این توانایی را دارند، چطور میتوانند این تغییرات را ایجاد کنند و با در نظر گرفتن دیگر تکنولوژیهای در حال توسعه مانند واقعیت افزوده و هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی دنیای آینده ما چطور تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. منظور ما از دنیای آینده ۱۰۰ سال دیگر نیست. دنیای آینده مد نظر ما ۵ تا ۱۰ سال بعد است. دنیایی که سرعت بالای تغییرات، آن را پیشبینی ناپذیر کرده است.
یک تاریخچه مختصر از انقلابهای صنعتی
ما در دیمانسه سعی میکنیم با مرور نظرات متخصصان و فعالان مطرح و پیشرو در زمینه تکنولوژیهای نوین، دید بهتری از تحولات آینده به دست بیاوریم که بدون شک پرینترهای سه بعدی بخش جدایی ناپذیری از این تحولات خواهند بود.
یکی از افراد مطرح در این زمینه کریس آندرسون (Chris Anderson) است. او را بیشتر به واسطه کتاب مطرحش به نام The Long Tail یا دم بلندمیشناسند. کریس آندرسون برای مدت ۱۱ سال سردبیر مجله اینترنتی WIRED بود که یکی از مجلات مطرح در زمینه تکنولوژی است. پس از آن بیزینس خود در زمینه پرینترهای سه بعدی و سخت افزارهای متن باز به نام ۳D Robotics را تاسیس کرد که از شرکتهای مطرح در این صنعت است.
کریس آندرسون در کتاب خود به نام سازندگان (Makers) برای بررسی تحولاتی که تکنولوژیهایی مثل پرینت سه بعدی در زندگی ما ایجاد میکند، تاریخچهای از انقلابهای صنعتی و شرایط تاریخی آنها را روایت میکند.
او نقل میکند که در قرن بیستم، با یک ایده تنها نمیشد تغییرات زیادی ایجاد کرد. درست است که قوانین ثبت اختراع از مخترعین حمایت میکرد اما اگر محصولی که ساخته میشد تقاضای زیادی نداشت، آن محصول عملا مرده به حساب میآمد و هیچ وقت به دست مصرف کننده نمیرسید.
قدرت در دست کسانی است که کنترل ابزار تولید را در دست دارند. «کارل مارکس»
این موضوع ما را به یاد عبارتی از یکی از نظریهپردازان مشهور قرن نوزدهم، کارل مارکس میاندازد : قدرت در دست کسانی است که کنترل ابزار تولید را در دست دارند.
فرض کنیم در قرن بیستم شما یک مخترع بودید. اگر شانس این را داشتید تا در یک کشور صنعتی زندگی کنید و اختراعی را به نام خود ثبت کنید، باید امتیاز آن اختراع را به یک شرکت بزرگ میفروختید. آن شرکت بزرگ هم با منابعی که در اختیار داشت، محصول شما را به تولید انبوه میرساند و سهم اندکی را هم به شما میداد. در واقع هیچ کس به صورت انفرادی و یا در قالب گروهی بسیار کوچک، شانس تولید و ایجاد تغییر را نداشت. در قرن بیستم یک مخترع به سختی میتوانست کارآفرین هم باشد.
برخلاف قواعد عصر صنعتی، ما در ۲۰ سال گذشته شاهد تحول عظیمی در دنیای دیجیتال بودهایم. تحولاتی که به واسطه ظهور اینترنت، ارتباطات و زندگی شخصی ما را به شدت تحت تاثیر قرار داد. اگر ۳۰ سال پیش کسی برای ما از شرایط دنیای امروز صحبت میکرد در بهترین حالت او را شخصی خیال پرداز و یا دیوانه میدانستیم.
در گذشته برای ایجاد تغییرات بزرگ، باید در خانوادهای ثروتمند به دنیا میآمدید و یا شانس کار کردن و مورد توجه قرار گرفتن نزد یک کارآفرین دیگر را میداشتید. اما امروز میبینیم که یک دانشجو در اتاق خوابگاهش پلتفرمی را راه اندازی میکند و دنیا را تغییر میدهد.
منشا تغییر و تحولی که در دنیای دیجیتال اتفاق افتاد چه بود؟
شاید بتوان گفت که یکی از دلایل اصلی این تحول بزرگ این بود که در دنیای دیجیتال، هر کسی حق تولید داشت و انحصار خلق چیزهای مختلف در دست افراد خاص متمرکز نبود.
اینترنت با یک ایده ساده شروع شد. در ابتدا تنها آزمایشگاههای تحقیقاتی که تجهیزات گرانقیمتی داشتند، از اینترنت، به عنوان یک شبکه برای ارتباط با هم استفاده میکردند. اما پس از مدتی این تکنولوژی از انحصار آزمایشگاهها در آمد و کم کم وارد زندگی مردم عادی شد.
از وقتی که وب محدود به فضاهای آکادمیک و نظامی نماند و در دسترس عموم قرار گرفت، ما هر روز شاهد نوآوریهای زیادی بودیم و با پیدایش جنبشهای متن باز (Open Source) که پیدایش سیستم عامل لینوکس از نمونههای آن بود، شاهد از بین رفتن انحصار شرکتهای بزرگ و نوآوریهای بیشتر بودیم.
در دنیای اینترنت و به لطف جنبشهای متن باز، هر کسی میتوانست ارزشی خلق کند و به دنیای آنلاین اضافه کند و یا محصولات و خدمات موجود را بهبود ببخشد.
هرکسی با هر ایدهای که در ذهن دارد میتواند با کد زدن و برنامهنویسی –که آموزش آن هم به وفور و رایگان یافت میشود- محصولی تولید کند و وارد بازاری بشود که میلیاردها نفر در آن هستند.
اگر فکر میکنید این هم کافی نیست بهتر است نگاهی به شتابدهندهها بیندازید. امروز شتابدهندهها حتی به ایده هم اهمیت چندانی نمیدهند و به شرط داشتن کمی مهارت و علاقه به یادگیری و پیشرفت حاضرند شما را در دورههای آموزشی خود بپذیرند و روی شما سرمایهگذاری کنند. فارغ از این که از ایده شما استقبال شود و این شرایط باب میل شما باشد یا نه، امروزه و با فرصتی که دنیای اینترنت در اختیار ما قرار داده، فاصله میان مخترع بودن و کارآفرین بودن به شدت کاهش پیدا کرده است.
اما اگر فکر میکنید ۲۰ سال گذشته بسیار هیجان انگیز و جادویی بوده باید بگوییم که کمی بیشتر صبر کنید. چون همه چیز تازه شروع شده است.
دنیای اینترنت متشکل از بیتها است. اقتصاد بدون وزنی که توسط همین بیتها ساختهشده زندگی ما را به شکل باور نکردنی تغییر داده است. اما بهتر است فراموش نکنیم ما در دنیایی زندگی میکنیم که متشکل از اتمها است و اقتصاد آنلاین تنها گوشهای از آن است (کمی بیشتر از ۱۰ درصد اقتصاد جهان).
انقلاب پرینترهای سه بعدی و دگرگون شدن دنیای اتمها (انقلاب صنعتی جدید)
گفتیم که در دنیای وب، همه به ابزار توسعه و نوآوری دسترسی یکسان داشتند و دیدم که چطور این مدل اقتصادی را تشکیل داد که در زندگی همه ما تاثیر گذار شد. این مدل باعث تغییر کسب و کارها و بازتعریف مفاهیمی مانند کارآفرینی شد و در واقع کل اقتصاد جهان را متحول کرد. تصور کنید که همین روند در دنیای فیزیکی یا اتمها تکرار شود. دنیایی که اقتصادی به مراتب بزرگتر دارد و هر روز در آن زندگی میکنیم. شاید امروز شرایط برای نوآوری بیشتر از گذشته فراهم باشد چون در کنار پیشرفتهای تکنولوژی در زمینه ابزار ساخت ما به اینترنت هم دسترسی داریم.
عادتهایی که دنیای وب در ما ایجاد کرده میتواند به کمک ما بیاید. به اشتراک گذاری یکی از این عادتهاست. با نگاهی به اطراف خود میبینیم که همه ما داریم از دستورالعملهای یکسانی پیروی میکنیم : اگر کاری میکنیم از آن عکس یا ویدئو میگیریم. وقتی که آن کار را ثبت کردیم آن را به صورت آنلاین پست میکنیم تا دوستانمان هم آن را ببینند. ما هم هر روز فعالیتهای دوستان و افرادی که در شبکه ارتباطیمان هستند را دنبال میکنیم.
پروژههایی که به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته میشوند تبدیل به منبع الهامی برای دیگران میگردند. کافی است به پلتفرمهایی مثل Githubنگاهی بیندازید یا سایتهای کراودفاندینگ مثل kickstarter که مرکز حمایت از ایدههای مستقل و خلاقانه شده است. امروز میلیونها نفر از کسانی که در گذشته به صورت انفرادی و در کارگاههای شخصی خودشان به اختراع و نوآوری میپرداختند با میتوانند با هم تعامل و همکاری کنند و مهارتها و تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند.
چند دهه قبل شرکتهایی که در گاراژ خانه مهندسین جوان تشکیل میشدند، سالها زمان نیاز داشتند تا به بیزینسهایی بزرگ تبدیل بشوند. امروز اما دانشجوهایی که در اتاق خود کد میزنند میتوانند در عرض مدتی کوتاهتر بیزینسهایی بزرگ را ایجاد کنند. این قدرتی بود که کامپیوترها به ما دادند. امروز، پرینترهای سه بعدی، دستگاههای سی ان سی و برش لیزر و نرمافزارهای ساده طراحی سه بعدی همین قدرت را در حوزه ساخت محصولات فیزیکی به ما دادهاند.
اگر نوآوران و مخترعان قرن گذشته امروز بودند، در کارگاههای خود علاوه بر دیگر تجهیزات ساخت، پرینتر سه بعدی و یک کامپیوتر متصل به اینترنت هم داشتند. آنها به جای این که به تنهایی روی پروژههایشان کار کنند، به جامعهای میپیوستند که دغدغههای مشابه آنان را داشت و به جای این که چرخ را از اول اختراع کنند از دستاوردهای دیگران الهام میگرفتند و با استفاده از پروژههای عمومی کار خود را سادهتر انجام میدادند و به جای این که طرحهای خود را ثبت حقوقی کنند، آنها را به اشتراک میگذاشتند.
شاید تصویری که ترسیم کردیم کمی ایدهآل به نظر برسد اما این جنبشی است که خیلی وقت است شروع شده و همین الان هم دارد اتفاق میافتد. دیگر برای تولید محصولات نیازی به تاسیس خط تولیدهای بزرگ نیست و نیاز نیست برای موفقیت طرح خود دست به دامن شرکتهای بزرگ شد. همین الان هم با طراحی محصولات مورد نظر خود و با استفاده از یک دستگاه پرینتر سه بعدی یا استفاده از سرویسهای پرینت سه بعدی میتوان محصولات زیادی را تولید کرد و در بازارهای اینترنتی آنلاین به فروش گذاشت و برای تامین مالی پروژه هم از خدمات وبسایتهای کراودفاندینگ استفاده کرد.
فرصتهایی که با جنبش خلاق (Makers Movement) شکل گرفته این امکان را به بیزینسها میدهد که در عین حال که کوچک هستند به بازار جهانی دسترسی داشته باشند و در عین این که نوآور و سودده هستند از هنر هم در کارهای خود استفاده کنند، امروز بیزینسها میتوانند تکنولوژی بالا با قیمتهای پایین داشته باشند و مهمتر از همه اینها، میتوانند به تولید محصولاتی فکر کنند که افراد زیادی به آن نیاز دارند. اما چون این نیاز آنقدر بالا نیست که تولید انبوه را توجیه کند، تولید نمیشود. در واقع جنبش سازندگان و تکنولوژیهای جدیدی که گفتیم، مدل اقتصادی قدیم را به چالش میکشد و از این طریق دنیای اطراف ما را دگرگون میکند.
باید توجه داشت که این شرایط ایدهآل خود به خود ایجاد نمیشود و برای ایجاد این تغییرات، باید اکوسیستمی از طراحان و سازندگان و پلتفرمهای مختلف در این راستا شکل بگیرد که بتواند به صورت پایدار به خلق ارزش بپردازد.